اقتصاد دقیقاً مثل یک ماشین عمل میکنه، اما خیلی از مردم اینو نمیدونن یا با نحوه کار کردنش آشنا نیستن. همین امر هم باعث میشه که دچار مشکلات اقتصادی ناخواسته ای در زندگی و بخصوص کسب و کارها و فعالیت های اقتصادیشون بشن!!!
احساسِ قلبی من این است که: خیلی خوب میشه اگر بتونم الگوی اقتصادی ساده و در عین حال کاربردی خودم رو باهاتون به اشتراک بگذارم، با اینکه میدونم این یک روشِ غیر مرسومه و اصولاً کسی اگر چنین اطلاعات شخصی سازی شده ای را داشته باشه، بصورت رایگان و مجانی در اختیار بقیه قرار نمیده.
البته با اطمینانِ کامل عرض میکنم که بعید میدونم تعداد زیادی وجود داشته باشن که بدین صورت توانسته باشند اقتصاد رو درک کنند و از این مهمتر، توانایی انتقال آن را، آنهم خیلی ساده و قابل فهم به دیگران داشته باشند.
این نکته رو هم بگم که: این اطلاعات و نحوه درک اقتصاد، خیلی در پیش بینیِ بحران های مالیِ جهانی بهم کمک کرده و الان بیش از 13 سال است که دارم از همین روش شخصاً استفاده میکنم. بسیار خوب، فکر کنم با این مقدمه کوتاه، دیگه کاملا به این مسئله پی برده اید که این مبحث خیلی مهم و کاربردی است.
و اما بعد ...
با اینکه ممکنه اقتصاد خیلی دشوار و پیچیده بنظر بیاد، اما با یک روشِ مکانیکی بسیار ساده کار میکنه. اقتصاد از چند تا بخش و چندین تراکنش ساده تشکیل شده که دوباره و دوباره و بارها و بارها، فقط تکرار میشه!!!
این تراکنشها در تمام کارهایی که توسط انسان انجام میشه، وجود دارند و سه نیروی اساسیِ گردشِ اقتصاد رو ایجاد میکنن:
شماره یک: رشد بهره وری !!!
شماره دو: چرخه بدهی کوتاه مدت !!!
شماره سه: چرخه بدهی بلند مدت !!!
نگاه کردن به این سه نیرو و نحوه روی هم قرار گرفتن و انطباقِ اونها، الگوی بسیار خوبی برای پیگیری روند اقتصادی و کشف اتفاقاتی است که در حال وقوعه.
بیاین از ساده ترین قسمتِ اقتصاد شروع کنیم:
تراکنش 》》به طور ساده، اقتصاد، مجموعِ تراکنشهایی است که اون رو تشکیل میده و تراکنش هم یک چیز خیلی ساده است. شما همیشه در حالِ انجام یک تراکنش هستین، هر وقت چیزی میخرین، یک تراکنش ایجاد میکنید و هر تراکنش شاملِ یک خریداره که پول یا اعتبارش رو با فروشنده مبادله میکنه تا ازش کالا، خدمات یا دارائیه مالی بگیره. خرج اعتبار هم درست مثلِ پوله، پس با جمع کردنِ پول و اعتبارِ خرج شده، هزینه کل بدست میاد!!!
پول بعلاوه اعتبار بعلاوه هزینه.
مقدار هزینه کل است که اقتصاد رو به حرکت در میاره. اگر مقدارِ هزینه کل را به تعدادِ اقلامِ فروخته شده تقسیم کنیم، قیمت به دست میاد و این دقیقاً همان تراکنش است که به عنوان بلوکِ سازنده ماشینِ اقتصاد است.
همه چرخه ها و نیروهای موجود در اقتصاد با تراکنش گردانده میشوند. پس اگر بتونیم تراکنش ها رو بفهمیم، میتونیم اقتصاد رو به راحتی درک کنیم. یک بازار، از خریداران و فروشندگانی تشکیل میشه که بابتِ یک چیزِ یکسان، تراکنش انجام میدهند، مثلاً: بازار گندم، بازار اتومبیل، بازار سهام و بازارِ میلیونها اقلامِ دیگه و اقتصاد ترکیبی از تمامِ این تراکنش ها در تمامِ این بازارها بوجود آمده!!!
حالا اگر هزینه کل را با اقلامِ فروخته شده در تمامِ بازارها جمع کنیم، به تمامِ چیزی که برای فهمیدن اقتصاد نیاز داریم، میرسیم. به همین سادگی 😊 !!!
مردم، شرکتها، بانکها و دولتها، تراکنش ها را همین شکلی که توضیح دادم، انجام میدن. یعنی معاوضه پول و اعتبار، با کالا و خدمات و دارایی ها. بزرگترین خریدار و فروشنده، دولته که از دو بخشِ مهم تشکیل شده: دولتِ مرکزی که مالیات میگیره و پول صرف میکنه و بانک مرکزی که به خاطر اینکه میزانِ پول و اعتبار در اقتصاد رو تعیین میکنه، با خریداران و فروشندگانِ دیگه، متفاوته!!!
این کار رو از طریقِ تاثیر بر روی نرخِ بهره و انتشارِ اسکناسِ جدید انجام میده. بنا به همین دلایل، بانک مرکزی نقشِ مهمی در جریانِ اعتبار بازی میکنه. ازتون میخوام که به اعتبار توجه کنید :
اعتبار، مهمترین بخشِ اقتصاده که احتمالاً به خوبی درک نشده. اهمیتِ زیادش به این خاطره که، بزرگترین و با ارزش ترین بخش در اقتصاده. دقیقاً مانند خریداران و فروشندگان که برای انجامِ تراکنش به بازار میرن، وام دهنده ها هم، همین کارو میکنن. اونها معمولاً میخوان پولشون رو زیاد کنن و وام گیرنده ها هم معمولاً میخوان چیزی بخرن که پولِ کافی براش ندارن.
مثل: خونه و ماشین یا برای کارِ جدید، سرمایه گذاری کنن!!!
اعتبار میتونه هم وام دهنده و هم وام گیرنده رو به مقصدشان برسونه.
وام گیرنده متعهد میشه که اصلِ پولی که قرض گرفته رو، همراهِ مبلغِ اضافه ای به عنوان بهره، باز پرداخت کنه. وقتی نرخِ بهره بالا باشه، این گرونی باعثِ کاهشِ تعدادِ وام گیرنده ها میشه و زمانی که نرخ بهره پایین باشه، تعداد وام گیرنده ها هم زیاد میشن. وقتی که وام گیرنده تعهدِ بازپرداخت رو میده و وام دهنده قبولش میکنه، اعتبار بوجود میاد. هر دو نفر میتونن برای ایجادِ اعتبار، بدون یک سندِ مشخص توافق کنن!!!
به اندازه کافی ساده بنظر میاد یا نه،😎😉!!!
اما واقعاً ساده است.
اعتبار، گول زننده است برای اینکه اسم های مختلفی داره. به محضِ اینکه اعتبار ایجاد میشه، فوراً به بدهی تبدیل میشه.
بدهی، برای وام دهنده، دارایی است اما برای وام گیرنده، بدهی محسوب میشه.
وقتی که قرض گیرنده، وام رو بعلاوه بهره اش، پرداخت میکنه، دارایی و بدهی از بین میرن و تراکنش تسفیه میشه.
پس چرا اینقدر اعتبار مهمه؟؟
چون وقتی وام گیرنده اعتبار رو دریافت میکنه، میتونه مخارجش رو افزایش بده و یادتون باشه که مخارج، اقتصاد رو به حرکت در میاره و دلیلشم این است که:
در اقتصاد، مخارجِ یک نفر، درآمدِ طرفِ دیگه است. بهش خوب فکر کنید !!!
هر دلاری که خرج میکنیم، میره تو جیبِ یکی دیگه و هر دلاری که کسب میکنیم، خرج کردنِ یکی دیگه بوده !!!
خوب، پس وقتی شما بیشتر هزینه میکنید، درآمدِ یکی دیگه بیشتر میشه،
وقتی درآمدِ شخصی افزایش پیدا میکنه، وام دهنده اشتیاقِ بیشتری برای دادنِ وام پیدا میکنه، چون در حالِ حاضر اعتبارش بیشتر شده.
یک وام گیرنده ی معتبر، دارای دو ویژگی و خصیصه است:
توانایی بازپرداخت و وثیقه!!!
داشتن درآمدِ بالا در مقایسه با مقدارِ بدهی، نشان دهنده ی تواناییِ بازپرداختِ بدهی است و زمانی هم که قادر به بازپرداختِ بدهی نباشد، دارائیهای با ارزشش به عنوانِ وثیقه، فروخته میشود و این باعث میشه که وام دهنده با خیالِ راحت تر وام بدهد. پس افزایشِ درآمد، باعثِ افزایشِ وام گرفتن میشه که به افزایشِ مخارج منتهی میشه و از اونجایی که مخارجِ یک نفر، درآمدِ یک نفرِ دیگه است، این روند به همین ترتیب باعثِ افزایشِ درخواستِ وام میشه!!!
این الگوی خود تقویت کننده، منجر به رشد اقتصادی میشه و چرخه ها را به وجود میاره. در یک تراکنش، باید برای کسبِ یک چیز، بهایی پرداخت کنیم و مقداری که بدست میاریم به مقدارِ تولیدتون بستگی داره.
به مرور این رو یاد خواهید گرفت و این باعث میشه که استاندارد زندگیتون بالا بره.
به این میگیم: رشدِ بهره وری !!!
کسانی که خلاق ترند و بیشتر تلاش میکنن، سریعتر از افرادی که، تنبل و تن پرورند، بهره وری و استانداردهای زندگیشون رو افزایش میدهند. اما طی یک دوره کوتاه مدت، این لزوماً درست نیست. برای بلند مدت، بهره وری و برای کوتاه مدت، اعتبار است که اهمیت دارد و دلیلش هم این است که: رشدِ بهره وری، نوسانِ زیادی نداره، پس بهره وری، دلیلِ بزرگی برای ایجادِ موج در اقتصاد نیست. اما بدهی هست!
چون باعث میشه بیشتر از مقدارِ تولیدمان، مصرف کنیم و زمانی که باید اون رو برگردونیم، مجبور میشیم که کمتر از مقدارِ تولیدمون مصرف کنیم!!!
نوسانِ بدهی در ۲ چرخه ی بزرگ اتفاق میفته، یکی بین ۵ تا ۸ سال و دیگری بین ۷۵ تا ۱۰۰ سال طول میکشه. از اونجایی که بیشترِ مردم از نزدیک و بصورت روزانه و هفتگی بهش نگاه میکنن، نوسان رو احساس میکنن اما دوره را نمیبینند. تو این بخش میخوایم به عقب برگردیم و به اون سه تا نیرو بپردازیم که چطور در تعامل باهم دیگه، تجربیاتِ ما رو به وجود میارن!!!
همانطور که توضیح دادم، نوسانات، ربطِ زیادی به ابتکار و میزانِ سخت کوشی نداره، بلکه در اصل از مقدارِ اعتبار ناشی میشه.
بیاین برای چند لحظه یک اقتصادِ بدونِ اعتبار رو تصور کنیم: در این اقتصاد، تنها راهی که میتونیم مخارج رو افزایش بدیم، این است که درآمدمون بیشتر بشه که به بهره وری و کارِ بیشتری نیاز دارد.
تنها راهِ رشد، افزایشِ بهره وری است !!!
از اونجایی که مخارجِ من، درآمدِ شخصِ دیگه است، تا زمانیکه من یا هر کسِ دیگه ای بهره وریِ بیشتری داشته باشیم، اقتصاد مدام رشد میکنه.
اگر تراکنش ها را دنبال کنیم و این ادامه پیدا کنه، پیشرفتی شبیه به بهره وری را میبینیم. اما از اونجایی که ما وام میگیریم، پس چرخه داریم. این از قوانین و مقررات ناشی نمیشه، بلکه از طبیعتِ انسان و نحوه ی عملکردِ اعتبار ناشی میشه.
وام گرفتن رو به عنوانِ یک راهِ آسون برای افزایشِ توانِ مصرف، در نظر میگیریم. برای خریدِ چیزی که تواناییِ اون رو ندارید، باید بیشتر از درآمدتون هزینه کنید و برای اینکار باید از درآمدِ آیندتون قرض بگیرین. با اینکار مجبور میشین که در آینده یک مدت کمتر از درآمدتون خرج کنید، چون باید قرضتون رو برگردونید!!!
این شباهتِ زیادی به چرخه داره. اساساً هر زمان که وام میگیرین، یک چرخه ایجاد میکنید و این درست مثلِ اقتصاد، در مورد افراد هم صادق است. برای همینه که فهمیدین اعتبار خیلی اهمیت داره، چرا که یکسری اتفاق های مکانیکی و قابلِ پیش بینی رو پیش میاره که در آینده اتفاق میاُفتند!!!
این باعثِ تفاوتِ اعتبار و پول میشه. پول، وسیله ای است که باهاش تراکنش انجام میدهیم.
وقتی که با پرداختِ نقدی، یک نوشیدنی میخریم، این تراکنش فوری تسفیه میشه اما وقتی با اعتبار خرید میکنیم، شبیه این است که یک لیست به اسمتون باز میکنن و شما قول میدین که در آینده پرداختش کنید. پس شما و فروشنده ی مغازه، یک دارائی و یک دِین ایجاد کردین!!!
به همین راحتی و بدون هیچ سندِ رسمی، اعتبار ایجاد کردین. برای پرداختِ بدهی و از بین رفتنِ دارایی و دِین باید هزینه ی نوشیدنی رو پرداخت کنین و بعد از اونه که این تراکنش تسفیه میشه.
حقیقت اینه که: اکثرِ چیزهایی که مردم بهش میگن، پول، در واقع، اعتباره!!! بطور مثال: کلِ اعتبارِ موجود در ایالات متحده، حدودِ ۵۰ تریلیون دلاره، در صورتیکه کلِ پولِ موجود در اقتصاد، چیزی حدود سه تریلیون دلاره!!!
یادتون باشه که در یک اقتصادِ بدونِ اعتبار، تنها راهِ افزایشِ مخارج، تولیدِ بیشتر است.
اما در اقتصادِ با اعتبار، میتونین از طریقِ وام گرفتن، مخارجتون رو افزایش بدین.
در نتیجه یک اقتصادِ با اعتبار، مخارجِ بیشتری داره و در مقایسه با بهره وری، اجازه ی رشد درآمدِ کوتاه مدت رو میده، اما در بلند مدت، نه!!
اشتباه نکنید، اعتبار لزوماً چیز بدی نیست، تا وقتی که فقط باعثِ ایجادِ چرخه میشه، بلکه زمانی بَده که توانِ بازپرداختِ پولِ قرض گرفته شده رو نداشته باشیم.
اما در کل، زمانی خوبه که منابع رو بطورِ موثری اختصاص میده و ایجادِ درآمد میکنه و شما میتونین بدهیتون رو پرداخت کنید. مثلاً اگه برای خریدِ یک تلویزیونِ بزرگ وام بگیرید، درآمدی برای بازپرداختِ بدهی تولید نمیکنه اما اگه برای خریدِ یک تراکتور، وام بگیرید و اون تراکتور شرایط رو برای کشتِ بهترِ محصولاتِ زراعی و پولِ بیشتر فراهم کنه، کمک میکنه بدهیتون رو پرداخت کنید و استانداردهای زندگیتون رو هم ارتقاء بدین!!!
در اینجا به پایانِ بخش اولِ بحثمون در مورد اینکه: اقتصاد چطوری کار میکنه و چه طوری باید با پول بازی کردن رو یاد بگیریم، رسیدیم.
پس سعی کنید اول این قسمت رو به خوبی درک کنید و بفهمید و سپس به بخش دوم و سوم برید و مطالعه شان کنید تا به یک مهارت فوق العاده مجهز بشین که بتونید باهاش، قدمهای بلند و گام های استوار تری به سوی موفقیت مالی و تحقق اهدافتون بردارید...
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
احسان قادری
باشگاه رهبران بیلیونر
● استراتژیست ارشد بازاریابی
● متخصص راه اندازی و توسعه کسب و کار
● حرفه ای و آزموده در خروج کسب و کارها از بحران
● فعّال موفق اقتصادی
● تولیدکننده محصولات استراتژیک
●سرمایه گذار خطرپذیر
● دانش آموخته ارشد مدیریت صنعتی
● دانش آموخته کارشناسی صنایع
●آموزش رهبرانی که تفاوت ایجاد میکنند!!!
■احسان قادری فقط یک اسم در دنیای تجارت نیست، او نیروی محرّکه نوآوری و رشد و برندی مترادف با ثروت، قدرت و برتری است. او به عنوان یک استراتژیستِ ارشدِ بازاریابی و یک فعّالِ اقتصادیِ پویا و سرمایه گذاری جَسور با سالها تجربه در خطّ مقدّمِ بازاریابی و ساخت و تولیدِ محصولاتِ استراتژیک و نیز تخصّصِ بی بدیلش در راه اندازی و توسعه کسب و کارها، پروژه های متعدّدی را از لبه بحران نجات داده است!!!
ترکیبِ منحصر به فردِ وِی از توانایی علمی، تجربه های گرانبهای دنیای واقعی و تعهدِ بی وقفه اش به برتری است که باعث شده کسب و کارها و افراد و همراهانش به قلمرو درآمدهای میلیاردی پرتاب شوند و با استفاده از تاکتیکهای اثبات شده اش در موقعیّتِ اَمنشان باقی بمانند و پیروزیشان تضمین گردد!!!
بنابراین چه شما یک کارآفرینِ تازه کار باشید یا یک صاحب کسب و کارِ با تجربه یا فردی که به تازگی قصد راه اندازیِ کسب و کاری ساز و روی ریل را دارد، بینش ها و راهبری های تخصّصی این جوانِ نخبه ایرانی، همان قطب نمای مطمئنی است که برای پیمایشِ دنیای پیچیده تجارت به آن نیاز دارید.
فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.