خلاصه و چکیده کوتاه متن:
این مقاله به بررسی چالش حیاتی نادیده گرفتن اعداد و ارقام مالی در کسب و کارها میپردازد. با زبانی ساده و کاربردی، توضیح میدهد که چرا تکیه صرف به تخصص حسابدار کافی نیست و مسئولیت نهایی نظارت مالی همواره بر عهده مدیر یا صاحب کسب و کار است. مقاله بر اهمیت رصد منظم دادههای مالی برای تشخیص زودهنگام مشکلات، تصمیمگیری بهتر و افزایش بهرهوری تأکید میکند. همچنین، عواقب فاجعهبار عدم نظارت دقیق و اعتماد کورکورانه به گزارشات مالی تشریح شده و در نهایت، راهکارهایی عملی برای حفظ اشراف کامل مدیر بر امور مالی ارائه میشود تا از بحرانهای کاهش سرمایه و ورشکستگی جلوگیری شود.
نادیده گرفتن اعداد مالی و نقش نظارتی مدیر
مقدمه: خطای رایج نادیده گرفتن زبان اعداد در کسب و کار
در ادامه مباحث مهم مدیریت مالی کسب و کارها، قصد دارم به یکی از رایجترین و در عین حال خطرناکترین چالشها بپردازم که بسیاری از صاحبان کسب و کار، ناخواسته در دام آن میافتند: نادیده گرفتن اهمیت اعداد و ارقام و دادههای مالی.
بسیاری از افراد به اشتباه تصور میکنند که با داشتن یک ایده عالی و تلاش کافی، میتوانند به موفقیت دست پیدا کنند. اما واقعیت این است که برای اداره موفق یک کسب و کار، داشتن اطلاعات دقیق و بهروز در مورد اعداد و ارقام مالی و مفاهیمی که در مقاله اصلی [هزینه های پنهان کسب و کار] و مقاله قبلی:
[خطای استخدام زودهنگام در کسب و کار ] برایتان توضیح دادم، امری لازم و ضروری است.
چرا رصد منظم دادههای مالی حیاتی است؟
نادیده گرفتن دادههای مالی مانند این است که بخواهید در تاریکی مطلق رانندگی کنید؛ هر لحظه احتمال برخورد و فاجعه وجود دارد. حالا چرا بررسی منظم این اطلاعات و دادهها و اعداد، اینقدر اهمیت دارد؟ با اینکه قبلاً هم به آن اشاره کردم، باز هم میگویم، چون خیلی خیلی مهم است:
- تشخیص زودهنگام مشکلات مالی: با بررسی منظم اعداد، میتوان مشکلات و روندهای منفی را در مراحل اولیه شکلگیری شناسایی کرد. این امکان به شما میدهد تا قبل از تبدیل شدن آنها به یک بحران بزرگ و غیرقابل کنترل، برای رفعشان اقدام کنید. این درست مثل سیستم هشدار اولیه در یک ساختمان است؛ قبل از اینکه آتش تمام خانه را بگیرد، آژیر میکشد!
- تصمیمگیری بهتر و آگاهانه: داشتن اطلاعات دقیق و بهروز از اعداد و ارقام و دادههای مالی، به صاحبان کسب و کار و مدیران کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند. با این اطلاعات، میتوانید ریسکهای احتمالی را پیشبینی و از انجام آنها جلوگیری کنید. این یعنی تصمیمات شما بر اساس واقعیتهای ملموس بنا میشوند، نه حدس و گمان.
- افزایش بهرهوری: با تحلیل دقیق اعداد، میتوان نقاط قوت و ضعف کسب و کار را شناسایی کرد. با تمرکز بر بهبود عملکرد در این حوزهها، میتوانید بهرهوری کلی کسب و کار را به شکل چشمگیری افزایش دهید. این دقیقاً همان چیزی است که کسب و کارها را در مسیر رشد پایدار قرار میدهد.
سوال: آیا قانون خاصی در مورد اینکه هر چند وقت یک بار میبایست این موارد را بررسی و چک کرد، وجود دارد؟
پاسخ: به نظر من، حداقل هر سه ماه یک بار، باید این اعداد و ارقام و دادههای مربوط به کسب و کار، بررسی و تحلیل شوند. اما برای کسب و کارهای کوچکتر یا در شرایطی که نیاز به نظارت دقیقتری احساس میشود، بررسی ماهانه و حتی هفتگی نیز توصیه میشود. همچنین تاکید میکنم که: همیشه میبایست، صاحبان یک کسب و کار یا مدیران و موسسین، اطلاعات دقیق و بهروز در این باره داشته باشند، وگرنه بدون شک، ضربه خواهند خورد. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
مسئولیت نهایی مدیریت مالی: چرا حسابدار، جایگزین مدیر نیست؟
بسیار خوب، چالش و مشکل رایج بعدی که در اغلب کسب و کارها مشاهده میشود، مربوط به شرایطی است که شما برای رصد و کنترل دادههای مالی کسب و کارتان اقدام به استخدام یک نیروی متخصص و ماهر (مانند حسابدار) میکنید، اما باز هم پس از مدتی، دچار آشفتگی در مدیریت مالی میشوید و به عبارتی دوباره، هزینهها شما را غافلگیر میکنند. آن هم در شرایطی که فکر میکردید، همه چیز تحت نظارت و کنترل دقیق نیروی متخصص است. حالا چرا این اتفاق میافتد؟
ببینید، شما وقتی که یک حسابدار ماهر و متخصص هم استخدام میکنید، باید بدانید و آگاه باشید که هنوز هم مسئولیت کامل فرایند رصد و کنترل دادهها و اعداد و ارقام و شناسایی نوع هزینهها، با شماست. درست است که حسابدار، مسئولیتش آماده کردن همین موارد و صورتهای مالی و گزارشات این حوزه است، اما فراموش نکنید که مسئولیت مدیریت مالی، هنوز هم با صاحبان یا موسسان یک کسب و کار است.
چرا؟ چون این صاحبان کسب و کارها هستند که به تمامی ریزهکاریها و پستی و بلندیهای یک کسب و کار و حتی زوایای تاریک و پستوهای پنهان یک کسب و کار آگاهاند. مطمئناً یک حسابدار، هر اندازه هم که در کارش حرفهای باشد، باز هم نتایجی که شما از دادههای مالی و آمار و ارقام کسب و کارتان استنباط میکنید با آنچه که یک حسابدار حرفهای با بهره بردن از ریاضیات به دست میآورد و برای شما مهیا میکند، زمین تا آسمان فرق میکند. (میفهمید که چی میگویم 😉)!
پس تاکید میکنم: تصمیمگیری در مورد واگذاری مسئولیتها باید با دقت انجام شود و نباید به سادگی و نسنجیده، همه مسئولیتها را به دیگران واگذار نمایید. سایه مدیریت و نظارت شما همیشه و همیشه و همیشه باید بر روی تمامی افرادی که به آنها مسئولیتی را واگذار کردید، به سنگینی احساس شود. فریب اراجیف ترجمه شده از کتابهای غربی که هیچ چیزشان با شرایط حاکم بر بازار و کسب و کارهای کشور ما سنخیت ندارد را نخورید! مدیران و موسسان و صاحبان کسب و کار، میبایست همیشه و همواره بر امور مالی نظارت شدید و زبری داشته باشند و از اطلاعات ارائه شده توسط حسابداران، اطمینان حاصل کنند.
تجربه میدانی: عواقب اعتماد کورکورانه و عدم نظارت مدیر
بسیار اتفاق افتاده است که صاحب یک کسب و کار، پس از بررسی صورتها و گزارشات مالی ارائه شده توسط حسابدار، اینطور گفته است که: "فکر میکردم این ماه درآمدم بیشتر شده باشد" یا "چرا این عدد اینطوری است؟" و از این دست مواردی که پس از بررسی، مشخص شده حسابدار دچار اشتباه شده است. و چطور این اشتباه کشف شد؟ اینطوری که صاحب کسب و کار، چون اشراف همهجانبه داشته نسبت به امور مالی، توانسته با دقت در اعداد و ارقام، متوجه ناهمخوانی و عدم مطابقت بین دادهها و اطلاعات خودش شود.
البته همیشه اینطور نیست و خیلی مواقع، صاحبان و موسسین کسب و کار، تمام مسئولیت نظارت بر دادهها و اطلاعات مالی را به حسابدار تفویض میکنند و هر هفته یا هر ماه، فقط جداول و نمودارها و صورتهای مالی و گزارشات را امضا میکنند. و به این خیال که حسابدار حواسش هست، دچار کوتاهی در امر رصد و کنترل اعداد و ارقام میشوند. اینطور میشود که هر از چند گاهی یکی از این عزیزان که اغلب هم مدارک تحصیلی و آکادمیک بالایی هم دارند، با کلی صورت و گزارش مالی امضا شده، به من مراجعه میکنند با چنین دیالوگهایی:
- "فکر کنم حسابدارم دارد دزدی میکند!"
- "غیر ممکن است من کم آورده باشم!"
- "نمیدانم چی شده و مشکل از کجاست!"
- "هیچ پول و سرمایهای برایم نمانده و یک کاری برایم بکن!"
- "الان وسط بحرانم و دارم به خاک سیاه مینشینم!" و از این دست صحبتها ...
حسابدار، گزارشات ماهانه را برای حضرات فرستاده و آنها هم همینطوری فقط امضا کردهاند و اصلاً با اطلاعات خودشان مطابقت ندادند، چون یا اطلاعاتی نداشتند و یا بیش از حد روی حسابدار، حساب باز کرده بودند. از همین رو به ریز گزارشات نه تنها توجه نکردند، بلکه انطباق اعداد و ارقام را با اطلاعات همهجانبه کسب و کارشان هم نسنجیدند. اینطور شده که اصلاً متوجه مراحل شکلگیری بحران کاهش شدید سرمایه و اتمام موجودی و منابع مالی نشدند و متاسفانه زمانی هم متوجه چنین اشکالاتی میشوند که یا خیلی دیر شده و زمان کافی برای عکسالعمل و واکنش در جهت رهایی ندارند و یا پول کافی برای خریدن، در اختیار ندارند و اکثراً دچار ورشکستگی و مرگ کسب و کارشان میشوند. البته نه آنهایی که از من کمک میخواهند 😉. چون از هر آنچه برای رهایی از چنین بحرانهایی نیاز داشته باشند، به وفور در اختیار داریم ✌
نتیجهگیری: مدیر هوشیار، کسب و کار پایدار
مسئولیت مدیریت مالی کسب و کار، در نهایت بر دوش خود شما، به عنوان صاحب یا مدیر است. هرچند متخصصان مالی میتوانند ابزار و گزارشات لازم را فراهم کنند، اما تفسیر، نظارت و تصمیمگیری نهایی بر عهده شماست. هوشیاری شما در رصد مداوم اعداد، شناخت هزینههای پنهان و عدم تفویض کورکورانه مسئولیتها، سپر دفاعی کسب و کار شما در برابر بحرانهای مالی خواهد بود. اجازه ندهید بیتوجهی به اعداد، آینده فعالیت اقتصادی شما را به خطر بیندازد.
پیشنهاد مطالعه بیشتر:
احسان قادری
باشگاه رهبران بیلیونر